تبلیغات
تبادل لینک
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 911 | alihejazy |
![]() |
71 | 6263 | admin |
![]() |
5 | 1079 | admin |
![]() |
7 | 1340 | mamad11 |
![]() |
2 | 850 | admin |
![]() |
59 | 5236 | admin |
![]() |
0 | 699 | msnco |
![]() |
85 | 6166 | tatbir |
![]() |
1 | 710 | rasht_boy |
![]() |
1 | 748 | rasht_boy |
غضنفر رو ميفرستن جبهه، بعد شيش هفت ماه برميگرده، در ميزنه، داداش كوچيكش با یه عالمه ریش درو وا ميكنه! غضنفر هول ميكنه، ميگه: چي شده!؟ ننه مرده.. بابا مرده؟! داداشش هيچي نميگه، فقط يك نگاهِ معني داري بهش ميندازه و ميره تو. غضنفر جفت ميكنه، ميره تو ميبينه داداش بزرگش هم تا زير گردن ريش گذاشته! بدبخت پاك شلوارشو خيس ميكنه، ميگه: اصغرجون، تورو خدا بگو چي شده؟! كي مرده؟! داش اصغر هم يك نگاه به لره ميكنه و از اتاق ميره بيرون. غضنفر بدبخت سراسيمه ميره تو اتاق باباش، ميبينه ريش باباش رسيده تا دم نافش! غضنفر دو دستي ميزنه تو سرش، ميگه: بابا... بگو آخه چه بلايي سرمون اومده؟ ننه مرده؟! باباش ميگه: اي كاش ننت مرده بود... كاش بابات مرده بود... پسر آخه اين ريش تراشو چرا بردي؟!!!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
کیفیت کارما چگونه است؟
آمار سایت
آمار وب گذر
تبلیغات